شب همه مایکی بود

شب همه ی ما یکی بود اما تاریکی هایمان فرق داشت

							
							بازدید : 1114

							پنجشنبه 24 ارديبهشت 1399 زمان : 16:21

										1
									
										2
									
										3
									
										4
									
										5

من مادر سخت گیری دارم که همیشه نحوه تربیتش شکل دادن من به یک دختر سنتی با هنرهای خانه داری بود

مریم درونم دختر سرکشی بود که دوست نداشت مانند مادر و خاله‌ها وعمه‌هایش همه عمرش در اشپزخانه باشد.

شاید معنی اینکه مادرم با ذوق غذای مورد علاقه مان را میپخت تا ما لذت ببریم را الان درک میکنم ، اینکه با کمترین توقع بقیه را

خوشحال کنی کار هرآدمی‌نیست جز مادر...

نتیجه ادغام مریم درون با تعلیمات شبه نظامی‌مادر درقالب آشپزی و.. شد من الان!

ادامه مطلب

برچسب ها شب همه شب, شب همه شب دعا کنم, شب همه بی توکار من, شب همه مایکی بود, شب همه شب دعای تو, شب همه بخیر, شب همه شب عاشقونه, همه ی اون روزا, همه ی من شایع, همه ی کارتون ها, همه ی اهنگ های مهراب, همه ی بازی ها, همه یاران رفتند,

روزهای کاغذی

اگر یادمان بود وباران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم.

شب همه ی ما یکی بود اما تاریکی هایمان فرق داشت