روزهای کاغذی

مامان بزرگترین آرزوت چیه؟؟

_تو آدم بشی و دست از کوه رفتن برداری!( همیشه اینجوری محبتشو نشونم میده ، شماجدی نگیرید)

_جدی چی؟:)

_ داداشت سرو سامون بگیره!

_آرزوی بعدیت چیه؟؟

_ قلقلی( داداش کوچیکه) رشته خوب قبول بشه واسه دانشگاه

_ اون وقت بعدیت چیه؟؟

_ پول جمع کنم برم پلکمو و پیشونیمو بوتاکس کنم!!

مفهوم محبت و عشق مادرانه عوض شده یا من ازتوجوب پیداکرده؟؟

واما آرزوهای من:

1-سلامتی مادرم و دیدن هرروزه خوشحالیش

2-دست کثیف لاشخورها وکفتارها و گرگ‌ها و روباها و سایر حیوانات وحشی و اهلی از ملتمون کوتاه بشه و دست از

غارت ودزدی واختلاس بردارن، دستشون قلم بشه به حق پنج تن بگو آمین!

3-روزی برسه آمریکارو تحریم کنیم.

4-ترامپ موهاش پرکلاغی رنگ کنه!( بنظرم چهرش از زنونه بودن درمیاد)

5- کلید روحانی پیدابشه !

6-تعداد واقعی برادران زحمتکش لاریجانی بفهمم!

7-ون گشت ارشاد میدون ونک هست؟ یک زن غول پیکری داره که یاد ننه رستم میفتم هروقت میبینمش!

مثل چی ازش میترسم ، دیگه اونجا نبینمش.

8- قرض‌هامو پس بدم ، یه گلریزون برام میکنید ؟؟ دم عیده ثواب داره !

9- دموکراسی و آزادی بیان تو خونمون اجرابشه و دست از سر بی نوای فرزند ارشد که من باشم توهمه امور بردارن!

10-بابابزرگم دست از پیداکردن شوهر برام برداره ، هرجامیره میگه نوه‌‌‌ای دارم فلان قد سنشه نمیخوای واسه فلان پسرت؟؟

آبرو برام نزاشته والا !!

11- خداگناهامو ببخشه و تموم وسایلی که به زور از اقدس کش رفتم وکتک‌هایی که درخفا نثارآیناز کردم ندید بگیره.

12-منوی هفته خونمون فسنجون، آش رشته، ماکارونی باشه نه سوپ، کدوحلوایی( متنفرم ازش) عدس پلو!!

13-آسمون تهران آبی آسمونی بشه نه این لجنی که ریه‌هامون پوکونده!

14- مردم نه به پراید یادبگیرن و پراید بشه 10میلیون!

15-کرمانشاه پایتخت ایران بشه! چیه؟؟؟؟ پتانسیلشو داره خب، والا!

16-زبان رسمی‌کشور کردی کرمانشاهی بشه!!

17- شبکه چهارببندن تعطیل کنن جاش فضای سبز بسازن فایده اش بیشتر بنظرم.

18-خواستگارام دست ازسرم بردارن وهرروز دم خونمون کشته مرده ندن!! ( نویسنده خواستگارندارد محض دلخوشی نوشت)

19- پولدار بشم برم مصر و پراگ ببینم .

20-بازپولداربشم و شرایط جورشود برم اورست فتح کنم.

21-پیرمرد همسایمون صبح‌ها منو نبینه تا بیخیال بشه نصف نون بربریش نده بهم!!

22-ننه ام ازم قطع امیدنکنه و منم تو آرزوهاش راه بده.

23- بابابزرگم دست از کله پاچه و پسردوستی وایضا محبت بیشتر به نوه‌های پسر برداره!

24-کلکسیون عطروادکلن جمع کنم!

25- خالم ازخرشیطون پیاده شه و هی نخواد در هرمراسم و دورهمی‌پسر بیکارو شوت واسکولش بندازه بهم!

26- کرایه تجریش تا دربند ارزون بشه، چه خبره ؟؟؟ چه وضعیه؟؟ مسئولین چرا رسیدگی نمیکنند؟؟

27-سیبیلام دیگه درنیاد تا مجبورنباشم موچین بدست بگیرمشون! نصف عمرم به گرفتن سیبیلام رفت والا

28-بالاخره مکالمه زبان کامل یادبگیرم .

29- یه کتابخونه شخصی کوچیک داشته باشم منظورم اینه یه اتاق ازخونم کتابخونه باشه.

30- زن پسرخالم درهنگام روبوسی دست از نثارکردن ماچ‌های تفی به ما بردارد، هربار نیم ساعت صورتمو بااسید میشورم!

31-هیچ وقت با جمله دلخراش موجودی کافی نمیباشد روبه رو نشم ، لامصب دردش از تیر خوردن بیشتره!

32- اینایی که کله سحر تو خیابون تف و اخخخخخخخخخخ تف کشدارمیکنن و حالمون بهم میزنن یه صاعقه بزنه بهشون

در سه ثانیه خشک بشن .

33- دزدغذاهامو پیداکنم و حقمو ازحلقومش بکشم بیرون!

34- درآینده خواهرشوهر نداشته باشم به هیچ وجه من الوجوه!

35-اقدس شوهرکنه تا سرش گرم زندگیش بشه کمتر خراب شه رو سرمون.

36- داداشم زن بگیره تا درمواقع بی اعصابی یکی باشه باهاش دعواکنم و حوصلم سرنره!

37-قلقلی ( داداش کوچیکه) لاغرکنه .

38- 20هزارتومنی که اوایل مهر به داداش بزرگه قرض دادم بیاره پس بده ، آدم چقدر بدحساب!!!

39-مادرشوهر آیندم منو بیشتر از پسرش دوست داشته باشه !

40-مامانم یکم جدیت و جذبه داشتن یادبگیره و دربرابر زنداییم خرج کنه!!

41- یه روزی پولدار بشم 206 بخرم باهاش بزنم به داییم و جفت پاشو قلم کنم که درزمان دوره اول شاه حسن

صفرشو داشت نداد بهم قسطی!!

42- یه روز که شیرلوله آب آشپزخونه بازکنم ازش شیرکاکائوبیاد وذوق مرگ بشم درجا بمیرم ازخوشی!

43-ولنتاین اینایی که چندتا چندتا یار دارن همون خرس قرمزه زنده بشه و به فجیع ترین شیوه ممکن بکشتشون و دل وروده اشون

بریزه کف خیابون!

44-یکم عاقل بشم دربرابر بعضی از دوست نماها جدیت بخرج بدم و مهربون نباشم باهاشون.

45-محرم کمتر قیمه بدن ، طرف ماهمش خورش لپه اس !

46- برم کربلا و مکه بامادرم ( میدونم تحت تاثیر قرار گرفتین)

47- وقتی رفتیم کربلا مامانم که برگشت ایران برم یدونه تفنگ وینچستر بخرم باهاش داعشیا رو تیکه تیکه کنم!

بنظرم خییلی هیجان داره.

48-شورلت کامارو قرمزمدل 1998اون طرفا بخرم برم باهاش دنبال همسرآینده و محل کارش آبروش ببرم:))

( جدی این ماشینو از دیرباز بهش عشق یه طرفه داشتم)

49-همه جای ایران حتی روستاهاشو با همسرآینده بگردیم اگه هم نیومد وپایه نبودخودم میرم ، بمونه خونه ظرف بشوره!

50- وقتی پیرشدم گوشام سنگین بشه تا غرغر‌های همسراینده که اونم پیرشده رو نشنوم! میدونم میخواد هی بجونم غربزنه!

+ راستش بیشتربود خسته شدم بقیشو بنویسم!

+ دیروز تولد قلقلی بود بادیدن تولدش وکادوهاش پی بردم چه مظلوم بزرگ شدم واقعا! حسودم خودتونید.