مطلبی خوندم که خلاصه اش این بود
" خدا تمام درها را باهم نمیبندد ،باور داشته باشید وایمان بیاورید که در دلتنگ ترین لحظات
در آن لحظه که ناامیدی ذره ذره جان را میخورد همیشه یک در باز است وخدا پشت همان در
ایستاده ، هزار در رازدی و نشد هزارویکمیرا بزن که خدا باتمام مهربانی اش چشم به راهت است"
همین جواب دلهای نا آرام است.
همین ناامید نشدن از رحمت خدا...
نمیخوام نگران باشم ، حرص بزنم برای رسیدن ، غصه بخورم برای قضاوت نا حق
اگر خدا بخواد میشه ، نخواد هم نمیشه
همون خدایی که بارها حضورشو حس کردم برام کافیه.
تکیه کردن به آدما حتی فکر بهشم غلطه.